"تـــَل" مهدوی...
جمعه, ۱۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۳۶ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
توان نشستن ندارم چه رسد به نوشتن بی مقدمه میروم سراغ اصل مطلب؛یک دهه محـــرم را برای غربت امامی ناله زدم که تمام چیز هایی که ما میشنویم را به چشم میبیند،نه فقط چیز هایی که ما میشنویم،هر آنچه اتفاق افتاده است...
زینب(س)پرپر شدن تمام گل ها را از تل زینبیه دید،زینب(س) از بلندی دید که شمر بر سینه برادرش نشسته است... اما امروز یک "تل" دیگر به روضه هایمان اضافه شده؛ تـــَل مهدوی،جایی که مهدی فاطمه ایستاده است و تمام این صحنه ها را هر سال به چشم میبنید بمیرم،او مضطر شدن زینب(س) را هم میبنید...همراه کاروان اسرا سیلی خوردن سه ساله را میبنید...
حق داری خون گریه کنی آقا جان؛از طرفی این داغ عظیم از طرفی غربت خودت،این صحنه ها را که با خود مرور میکنی،میبنی هنوز این داستان ادامه دارد...
کوفی بسیار است،جدت را منتظرانش سر بریدند...
بمیرم برایت که حسرت میخوری که علی اکبر و عباس هم نداری...تنهای،تنهای،تنها....
کاش به جای حـــسین،حــسین گفتن کمی میگفتیم امام زمان سال 61 هجری تا درک میکردیم امام،امام است و هر عاشورا امام زمان است که سر به نیزه میشود...
اما آقا جان شکر خدا کسی از اهل بیت شما نشانی ندارد...شکر...شکر
کــــلنا عـــبــاســـک یا مـــهدی
پــیرو نوشت:
1.دلم داره آتش میگیره یه دهه تصور این (تـــَل مهدوی) دیوانه ام کرده بود...
2.هر چند سخت است اما ما میخواهیم علی اکبر های امام زمانمان باشیم...
3.محرم امسال همسنگران خوبم در پایگاه خبری،مهدوی پیروان مــوعــود در حرکتی بسیار زیبا در چندین مقاله که هر شب منتشر میشد سعی کردند تا اشخاص تاثیرگذار در کربلا رو با قیام جهانی مولا و سرورمان حضرت مهدی(ع)منطبق کنند،که بسیار عالی هم اینکار رو انجام دادند،حقـــیر به شخصه خیلی استفاده کردم ان شاءالله دسته بندی میکنم و تو وبلاگم لینک هاشو قرار میدم تا استفاده کنید...
4.بــــمیرم برات...