بسم الله...
سلام علیکم
سلام علیکم
داستان نوشتن این مطلب بر میگرده به ماه محرم...
سر سفره تمام حواسم به آقا مبین و رفیقش بود،یه لحظه تمام مدتی که کنار بچه های مسجد بودم از جلو چشمم رد شد و نوع ارتباط این بچه ها ذهنم رو مشغول کرد...
رفاقت بچه ها از نحوه اشنایی تا نحوه ارتباطشون یه بویی میداد...انگار یه دستی تو ماجرا بود...تو همه صحنه ها بجز بچه ها امام زمان رو دیدم!
برام سراغ اصل مطلب:
بعضی رفاقت ها و آشنایی ها از جنس امام زمانه...رفاقت هایی که سبب میشه دو نفر هم دیگه رو کامل کنند و آماده بشن برای جان دادن در راه امام زمان...رفاقت هایی که سبب میشه با امام زمان رفیق شیم...
رفاقت هایی که ما رو از انحراف محافظت میکنه... بچه ها میدونید این یعنی چی؟!یعنی امام زمان از کار کردن ما نا امید شده و خودش داره برای خودش نیرو جمع میکنه و زمینه سازی میکنه...رفاقت تو با بعضی آدما و حضور تو توی بعضی مکان ها بی دلیل نیست...دو نفر یا چند نفر رو میرسونه به هم تا رشد کنند تا زمانی سرباز امامشون باشن...
رفقا اگر میخوایید به ظهور برسیم باید نگاهمون به زندگی مهدوی باشه... عامل بعضی از رفاقت ها امام زمان است و نتیجه ان رفاقت تربیت سربازی مهدوی است ...
بگردید کسی رو پیدا کنید که به امام زمان نزدیکتون کنه!
پیرو نوشت:دلم یک رفیق مهدوی میخواهد...حوصله نوشتن ندارم...این متن رو هم 2 هفته پیش تو اینیستاگرام زدم...خیلی حرف دارم حوصله بیاد سرجاش مینونیسم
ما میخواهیم علی اکبر های امام زمانمان باشیم