بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
این چند وقت انقدر مشغله داشتم که حتی برای نوشتن یک مطلب در وبلاگم اقدام نکردم،وبلاگی که حرف های دلم بود!
اما امروز جمعه است،باورتان میشود جمعه ها سایت ها هم تعطیل است!سنگر های مجازی حزب الله جمعه ها به روز نمیشود و همین شد دلیل نوشتن امروزم+یک جمله ویران کننده:
نکنه وقتی امام زمان اومد مجازی باشی و پشت همین سیستم قایم شی!
جمله بالا رو کسی بهم گفته که خودش از رفیقاش جامونده اصلا دوست نداره پسرش مثل خودش یه عمر حسرت بکشه...حسرت استرس و درنهایت ترس که اگر شهید نشیم میمیرم!
این جمله تمام دنیا رو روی سرم خراب کرد،و یه لحظه تمام سیر زندگی روزانه ام از جلوی چشمم رد شد...انقدر شرمنده شدم که نمیتونم نگاهم رو به مطالبم قبلی بندازم،دم از شهادت میزدم ولی الان که فکرمیکنم شیوید هم نمیشم چه برسه به شهــیـــد!
شرمنده ام آقا؛سایت مهدوی راه انداختم و برچسب یه آدم مهدوی به خودم زدم،اما زندگیم رنگ مهدوی نداشت
شرمنده ام آقا؛ادعا داشتم ولی عمل نداشتم
شرمنده ام آقا؛که عـــهـــد شکنم از فیلتر شکنم فعال تر بود
آقا جان،خودمیدونم فقط ادعا داشتم،میدونم هیچ کاری نکردم،عوضش فقط گناه کردم اما شما از دل من خبر دارید...همیشه با وضو پشت سیستم نشستم و با نیت مطلب نوشتم
میدونید ته دلم عاشقتونم،شما هم یه اراده قوی بهم بدید برای ترک گناه و مهدوی شدن
پیرو نوشت:
شاید من مجازی نباشم دیگه امام زمان هم برام مجازی نباشه!
به امید ظهور مولا و سرومان حضرت حجت که صد البته نزدیک است
یاحق